بیژن حکمت
کوشنده و پژوهشگر سیاسی
Bookmark and Share
بیژن حکمت
بیست و هفتم خرداد 1389
17 ژوئن 2010
پیرامون بیانیه هیجدهم میرحسین موسوی

بیانیه هیجدهم میرحسین موسوی بر خلاف بیانیه های پیشین که مطالبات و استراتژی معینی را در برابر مجموع جنبش سبز مینهاد، در پی ساختن هویتی برای یاران راه سبز امیدست و ازین دیدگاه باید به آن نگریست.
بیانیه های پیشین و بویژه بیانیه هفدهم هدف راهبردی جنبش را رسیدن به انتخابات آزادی میدانست که شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و آزادی زندانیان سیاسی، آزادی احزاب و مطبوعات را چون پیش شرط چنین انتخاباتی پیش میکشید.ازینرو گرایش های سیاسی دمکرات با هر گونه هویتی میتوانستند و میتوانند از این مطالبات و استراتژی پشتبانی کنند.
ولی بیانیه اخیر گرچه رسیدن به اهداف جنبش سبز را"مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی" میداند "که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار می گیرند" ولی باز به تدوین هویتی برای جنبش سبز میپردازد و این هویت های مستقل و چندگانه را به هویتی " ایرانی- اسلامی" فرو میکاهد که ضرورتا هر گرایشی در جنبش سبز خو را در آن باز نمیشناسد.
میر حسین موسوی مینویسد : "جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید". کاربرد اصطلاح " خرد جمعی توحیدی" و پیش از آن " نظام عقلانیت توحیدی" که دستکم اصطلاحی ناروشن است، بر بار مذهبی این هویت میافزاید.
این بیانیه منشوری برای سازمانیابی و هویت سازی همان تشکیلات راه سبز امیدست که میرحسین موسوی در مرداد ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت اعلام کرده بود و نمیتوان آنرا به تمام جنبش سبز تعمیم داد. و بجا خواهد بود که میرحسین موسوی این ابهام را بزداید و زمینه شفاف تری برای همکاری و اجماع گرایش های متفاوت جنبش سبز فراهم آورد.
حال بعنوان منشوری برای یک تشکل متمایز در جنبش سبز باید انتشار آنرا خوش آمد گفت و گامی در تصریح برنامه و سیاست اصلاح طلبان دانست، منشوری که از قانون اساسی جمهوری اسلامی فراتر نمیرود ولی حق اصلاح آنرا در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی به رسمیت میشناسد، بر پرهیز از تقید مردم به مرام، مسلک و ورویه ای خاص انگذشت میگذارد و برمبارزه ای مسالمت آمیز برای رفع تبعیض و نابرابری های اجتماعی و جنسیتی و قومی تاکید میکند. توزیع عادلانه امکانات را چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز میشمرد و شعار " ایران برای همه ایرانیان" را بازمیگوید. اینها همه نکات مثبت این منشورست که تفاهم در جنبش سبز را آسانتر میکند و باید بعنوان یک برنامه سیاسی در تمامیت خود مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
در زمینه استراتژی هم در این منشور "استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاقابل تضمین باشد" کماکان چون هدف مبارزه پیش کشیده میشود ولی از صراحت بیانیه هفدهم برخوردار نیست.
بنظر نگارنده اتحاد و همسویی جنبش سبز با راهبرد و سیاست مشترک تامین میشود و نه جستجوی هویت یگانه یا مشترک. انتخابات آزاد با شرکت وحقوق مساوی همه گروه های سیاسی، راهبردی است که میتواند گرایش های مختلف جنبش سبز را با هویت های گوناگون خود و فارغ از تمایز برنامه ها ونظام های سیاسی دلخواه، همسو و همگام سازد. گفتگو و تعاملی که مورد نظر میرحسین موسوی است باید برای تدقیق این راهبرد صورت گیرد.
پرسش و یا نقد و نظر شما
 
استفاده از مطالب این سایت با ذکر مأخذ مجاز است